به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ ۲۲ تیرماه سال ۹۱ بود که نفس از سینه حمید سمندریان خارج شد اما دیگر بازنگشت. این مدرس و کارگردان نامدار ایرانی که به عقیده بسیاری «پدر تئاتر مدرن ایران» لقبی شایسته برای او بود، کتابهای نمایشنامه زیادی را از آلمانی و انگلیسی به زبان فارسی ترجمه کرد. این کارگردان شهیر اعتقادی به وجود نمایشنامه فارسی نداشت و معتقد بود ما در ایران درامنویس نداریم. شاید یکی از مشخصههای نمایشنامههای ترجمهشده او همین بود که به انتقال دقیق درام در برگردان آنها توجه داشت و همین موضوع تخصص او را در پرداختن به درام واقعی نشان میداد.
افسانه ماهیان (کارگردان و بازیگر) شاگرد و از نزدیکان او، در سالهای پایانی عمر استاد، مجوز قانونی انتشار آثار معلم را از سمندریان گرفت و در این زمینه کارهای زیادی انجام داد. «زندگی گالیله» نام نمایشنامهای بود که سمندریان آرزو داشت آن را روی صحنه ببرد اما هر بار به دلایل مختلف این امر محقق نشد. ماهیان سرانجام کتاب این نمایشنامه را از سوی انتشارات قطره روانه بازار کرد تا لااقل امکان تحقق آرزوی استاد را از طریق علاقهمندان به ترجمههایش ممکن کند. این نویسنده و کارگردان تئاتر، ضمن ابراز تاسف از درگذشت عباس کیارستمی، درباره لزوم بزرگداشت بزرگان هنر کشور گفت: هنرمندان، تأثیرگذاران اجتماعی و روشنفکران کارکشته کشور ما یکییکی از بینمان میروند، درحالیکه نمیدانیم واقعاً برایشان چه کردهایم. هرچند آمدن و رفتن از این دنیا قاعدهای الهی است و هرکدام از ما روزی باید به سمت معبودمان برویم اما چگونه زندگی کردن و چهطور رفتنمان اهمیت زیادی دارد. شاید همین چگونه بودن، فرق بسیاری از آدمها را با یکدیگر مشخص میکند. استادانی چون سمندریان، کیارستمی و بسیاری دیگر از بزرگان از میان ما رفتند اما ما بهعنوان شاگردان، مسئولان، دولتمردان و فرزندان آنها نمیدانیم که دقیقاً به چهکاری مشغولیم.
وی سمندریان را تربیتکننده چند نسل از هنرمندان تئاتر ایران دانست و گفت که نباید از کنار تجربیاتی که این مرد بزرگ در اختیار جوانان علاقهمند به هنر نمایش قرار داد، گذشت. ماهیان توضیح داد: اعطای حق قانونی انتشار آثار استاد سمندریان به من در زمان حیات خودشان، با آگاهی و با علاقهمندی شخص ایشان بود. برای همین تصمیم گرفتم تا حدی که توان دارم برای ادای دینم در حق ایشان کوتاهی نکنم. ماجرای سروسامان دادن به نمایشنامههای قدیمی استاد یکی از اقداماتی بود که از زمان حیات ایشان شروع کردم.
این کارگردان تئاتر درباره آغاز این پروژه گفت: «این صحنه خانه من است» را در سال ۸۸ نوشتم. این اثر، مجموعه اندیشهها، آثار و نیز دربردارنده گفتوگویهای سمندریان با بنده بود که همزمان با نامگذاری سالنی به اسم استاد در مجموعه تماشاخانه ایرانشهر رونمایی شد. بعد از آن،تدوین و ویرایش کارهای ترجمه شده و تألیفی آقای سمندریان را آغاز کردم و خوشبختانه با قراردادی که بین ما و نشر قطره به امضاء رسید، کارهای گردآوریشده استاد، منتشر شد و خیلی زود تجدید چاپهای مکرر را تجربه کرد.
افسانه ماهیان درباره سایر کارهای در دست چاپ مرحوم حمید سمندریان گفت: چند اثر از استاد نزد من است که درگذشته ترجمه شده بود و او تصمیم داشت هرکدامشان را دانهدانه روی صحنه ببرد که متأسفانه این آرزو محقق نشد. با این توضیح صلاح دیدم که این نمایشنامهها را به ترتیب و یکییکی به چاپ برسانم. بنابراین چند اثر دیگر را آماده کردهام که همه کارهایش انجام شده و فقط سیکل مربوط به برنامه چاپش باقی مانده است. برای آینده طرحها و نقشههای خوبی دارم.
وی درباره این طرحها گفت: تصمیم دارم یک بنیاد پژوهشی با نام استاد حمید سمندریان راهاندازی کنم که در آن دانشجویان و دانشآموختگان هنر نمایش در دانشگاهها، فعالان این هنر در تئاترهای مختلف و علاقهمندان به آثار و روشهای تدریس ایشان را دورهم جمع کنم تا گامهای بلندی برای معرفی کامل آثار و اندیشههای اخلاقی و حرفهای استاد سمندریان برداشته شود.
کارگردان «سه جلسه تراپی»، درباره ویژگیهای منحصربهفرد ترجمه حمید سمندریان گفت: نمایشنامههایی که سمندریان با ترجمههای معمولی و دمدستی مترجمان صرف ادبیاتی فرق داشت. چون به ادبیات نمایشی مسلط بود، اصول کارگردانی تئاتر را به خوبی میدانست و مدرس تئاتر در فضای آکادمیک بود. بنابراین کتابهایی که ترجمه کرد صرفاً ترجمه یک اثر با ادبیاتی خستهکننده و سنگین نبود. مترجمانی که بدون تجربه تئاتر، فقط کار ترجمه نمایشنامه را انجام میدهند قطعا به این اندازه بر متن مسلط نیستند.
وی درباره امکان استفاده دانشجویان تئاتر از متنهای منتشر شده با ترجمه سمندریان گفت: از دانشجویان تئاتر که به کارهای سمندریان علاقهمند هستند و در هر جای این کشور که زندگی میکنند (بهویژه تئاترهای دانشجویی در شهرستانها)، دعوت میکنم تا بیایند و کارهایشان را روی صحنه ببرند. بنده به راحتی مجوز اجرای آثار استاد را در اختیارشان قرار میدهم.
این نویسنده و کارگردان تئاتر درباره علاقه خاص سمندریان به نمایشنامه «زندگی گالیله» و دلیل علاقه استاد به این متن برتولد برشت توضیح داد: این متن ازجمله متون بسیار سنگینی است و بردنش روی صحنه یکی از آرزوهای زندهیاد سمندریان بود. از طرف مسئولان وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم بارها و بارها به ایشان قولهایی داده شد اما متأسفانه این آرزو به ثمر ننشست و عملی نشد. «زندگی گالیله»، متن ادبی ثقیلی است اما استاد سمندریان، با ترجمهای روان و متناسب اجرا روی صحنه تئاتر، آن را به علاقهمندان هدیه کرده است. همین ویژگیها، ترجمههای آقای سمندریان را منحصربهفرد میکند. «زندگی گالیله» بهترین اثر برشت و از آثار یگانه ادبیات نمایشی غرب است. استاد سمندریان با توجه به فعالیت دائم در زمینه کارگردانی تئاتر، این نمایشنامه را طوری ترجمه کردند که به هیچ عنوان بار دراماتیکش را از دست ندهد.
افسانه ماهیان در پایان گفت: تمام تلاش خودم را برای انتشار آثار استاد سمندریان با بالاترین سطح کیفی و در بهترین وضعیت کیفی بهکار گرفتهام. امروز که انتشار یا بازنشر هرکدام از ترجمههایی که در قدیم از سوی استاد انجام شده، در مدت کوتاهی علاقهمندان به نمایشنامه را به کتابفروشیها میکشاند و حالا که تعداد چاپ مجدد هرکدام از این آثار در مدتی بسیار کوتاه دو رقمی شده است، دوباره متوجه جایگاه بلند حمید سمندریان در جریان ترجمه ادبیات نمایشی در ایران میشوم.
از حمید سمندریان، ترجمه نمایشنامههای بسیاری منتشر شده است. از آن میان میتوان به آثار فردریش دورنمات اشاره کرد. «غروب روزهای پاییز»، «ازدواج آقای میسیسیپی»، «ملاقات بانوی سالخورده»، «اقامت وگا و همزاد»، «پنچری»، «هرکول و طویله اوجیاس»، «فیزیکدانها»، «بازی استریندبرگ» و «رومولوس کبیر» اشاره کرد.
وی همچنین نمایشنامههای «دایره گچی قفقازی» و «زندگی گالیله» اثر برتولد برشت، «باغ وحش شیشهای» تنسی ویلیامز، «لئوکادیا»، ژان آنوی، «خشم شدید فیلیپ هوتس»، ماکس فریش و «مکبث» ویلیام شکسپیر اشاره کرد.
نظر شما